بیوگرافی و زندگینامه
رضا نیکخواه بازیگر سینما و تلویزیون متولد 1 فروردین ماه سال 1327 در شهر بوشهر می باشد و 69 سال سن دارد.
تحصیلات : وی در رشته علوم سیاسی تحصیل خود را انجام داده است.او همچنین لیسانس کارگردانی هم نیز دارد.
شروع بازیگری : وی بازیگری را ابتدا در تئاتر در سال 1345 در زادگاه خود بوشهر شروع نمود و اولین حضور او در تلویزیون در سال 1367 با نقش کوتاهی در شبکه 2 شروع شد.
وی بعد از آن با حضور در سریال های نوروز 72 , پرواز 57, جنگ 77 و مرد هزار چهره که اکثرا کارهای مهران مدیری بودند شناخته شد .
ازدواج و همسرش
غلامرضا نیکخواه ازدواج کرده است و متاهل می باشد و و فرزند دارد , یک دختر به نام نیلوفر نیکخواه و یک پسر . دختر او نیز به کار هنری علاقه دارد و در برخی تئاترها و فیلم در نقش کوتاهی حضور یافته است. عکسی از همسر وی در دسترس نیست.
رضا نیکخواه و دخترش
حضور رضا نیکخواه در برنامه دورهمی مهران مدیری
عکسی قدیمی از رضا نیکخواه در کنار سروش صحت و نیما فلاح در سال 77 پشت صحنه جنگ 77
گفتگو با غلامرضا نیکخواه
چه دلایلی باعث شد به فعالیت در حوزه طنز علاقهمند شوید؟
من در ابتدا کارم را با بازی در آثار جدی آغاز کردم. مانند برنامهای که در سال 67 به اتفاق اسماعیل پوررضا آن را ساختیم که یک کار مناسبتی برای مخاطب کودک و نوجوان بود. تا این که در سال 71 با معینی یاسینی کاری انجام دادیم که آن هم مناسبتی بود و با علی عمرانی و مهران مدیری در آنجا آشنا شدم تا این که قرار شد آقای خسروی و داریوش کاردان یک برنامه مناسبتی برای ایام نوروز بسازند که فکر میکنم برنامه نوروز 72 بود. علی عمرانی از من برای بازی در این کار دعوت کرد و مهران مدیری هم از طریق داریوش کاردان دعوت شد.
من تا آن روز کار طنز نکرده بودم و هیچ طنازیای هم در خودم نمیدیدم، اما وقتی چند قسمت از کار را ضبط کردیم متوجه شدم که شخصیت من جلوی دوربین و پشت دوربین خیلی با هم متفاوت است.
به هر حال نوروز 72 در زمان خودش خیلی گل کرد و جالب است همان سال محمود شهریاری هم برنامهای داشت که در آن برنامه با نوروز 72 شوخی میکرد و ما هم با او شوخی میکردیم که این مساله با استقبال خوبی از طرف مخاطبان روبهرو شد و دیگر از همان زمان جذب کارهای طنز شدم و هر وقت هم که یک کار جدی میکردم ناخودآگاه یکجورهایی طنز میشد.
پس در آن سالها به یکباره به کشفی تازه درباره خودتان رسیدید؟
بله شاید. اما اگر شرایط برایم مهیا نمیشد شاید هرگز به این سمت نمیآمدم و هنوز هم در کارهای جدی بازی میکردم.
حالا پس از این همه سال بازی در کارهای طنز، آیا این مساله برایتان عادت شده یا آن را دوست دارید؟
هنوز هم برایم لذتبخش است و به نظرم یکی از آرزوهای هر کسی این میتواند باشد که وقتی دیگران او را میبینند با لبخند با او برخورد کنند.
عکسالعملهای مردم که با خنده هم همراه است، همیشه انرژی مضاعفی به من بخشیده است و همین مساله اشتیاقم را برای ادامه این راه صد چندان میکند.
آقای نیکخواه یک زمانی خیلی کمکار شدید، چرا؟
کمی دچار مشکل بودم. آن هم به لحاظ مالی. چون حقوق ما در ابتدا زیاد نبود مثلا برای 2 ماه کار در نوروز 72، تنها 20 هزار تومان گرفتیم و برای این که بتوانم از عهده مخارج زندگی بربیایم مجبور شدم به کار اولم برگردم، یعنی بازرگانی. مدتی به این کار مشغول بودم تا بالاخره خرج و دخلم به هم نزدیک شد و دیگر مشکل زیادی به لحاظ مالی نداشتم و بعد دوباره مشغول به کار شدم.
خب از این مساله نگران نبودید که در شروع دوباره موفق به جذب مخاطب نشوید؟
خب چرا، ولی زندگی با آدم شوخی ندارد. من باید جوابگوی خانوادهام میبودم، البته عشق به بازیگری در من همیشه وجود داشته و در این مدت هم بیاطلاع از اوضاع نبودم.
با چه کاری دوباره فعالیتتان را آغاز کردید؟
با سریال مرد هزار چهره. در این سریال نقش کوتاهی داشتم، اما خوشبختانه حرکت و آغاز خوبی برایم بود.
کار جدیای که انجام دادید و از آن لذت بردید؟
فیلم سینمایی طهران تهران به کارگردانی داریوش مهرجویی. این فیلم را خیلی دوست دارم. باور کنید در این فیلم یک جاهایی از دست در میرفت و لحظات طنزی را ایجاد میکرد.
نمیخواهید این مسیر را جدی تر دنبال کنید؟
خیر. چون حالا مردم هم من را با کارهای طنز میشناسند و خودم هم احساس میکنم در طنازی پیشرفت بهتری دارم.
راستی هنوز هم شما را نوروزی صدا میزنند. چرا؟
چون این تیپ در بین مردم بسیار جا افتاده بود و خودم هم آن را خیلی دوست داشتم و دیگر اسم نوروزی روی من ماند. جالب است بداند این تیپ را از روی یکی از دوستانم گرفتم. او بسیار آدم شیرینی است و نزدیکان بسیار دوست دارند که وقتشان را با او بگذرانند. من هم فکر کردم که نوروزی شبیه به این دوستم باشد و خوشحالم که این اتفاق افتاد.
عکسی از دوران کودکی و بچگی غلامرضا نیکخواه
فیلمهای سینمایی : طهران طهران (مهرجویی)
سریالهای غلامرضا نیکخواه
۱۳۹۶ پنچری
۱۳۹۵–۱۳۹۴ قرعه
۱۳۹۴ آقا و خانم سنگی
۱۳۹۴ در حاشیه
۱۳۹۴–۱۳۹۳ زشت و زشتتر
۱۳۹۲ روزهای بد، بهدر
۱۳۹۰ نقطه سر خط
۱۳۸۹ راه در رو
۱۳۸۸ تلهفیلم «خوابفروش»
۱۳۸۷ مرد دوهزارچهره
۱۳۸۷ بزنگاه
۱۳۸۶ آرزوهای شیرین
۱۳۸۶ مرد هزارچهره
۱۳۸۱ زیر آسمان شهر – سری سوم
۱۳۸۰ زیر آسمان شهر – سری دوم
۱۳۷۹ بههمین سادگی
۱۳۷۸ آغوشهای خالی
۱۳۷۶ جنگ ۷۷
۱۳۷۲ پرواز ۵۷
۱۳۷۲–۱۳۷۱ نوروز 72
نمایش خانگی
۱۳۹۴ عطسه
۱۳۹۲ شوخی کردم
۱۳۹۱ ویلای من
۱۳۹۰ چشماتو نبند
۱۳۹۰–۱۳۸۹ قهوه تلخ
۱۳۸۹ کت تنگ
من فقط نفهمیدم دخترش چه جور گفت متولد ۱۳۶۹ هستش و دوتا لیسانس و دوتا فوق لیسانس داره و الآنم در حال حاضر دانشجوی دکتراس!!
آخه زن مؤمن، منی که متولد ۱۳۷۰ هستم و این همه درس خوندم و دانش آموز و دانشجوی ممتاز بودم و بدون وقفه دانشگاه بودم، توی سن ۲۵ ۲۶ سالگیم فقط یه لیسانس و فوق لیسانس دارم بعد شما که یکسال از بنده بزرگتری این همه مدرک رو از کجا آوردی؟!
الآنم چند روز دیگه میرم سربازی ، شما هم با خیال راحت برو دوتا دکترا دیگه بگیر تا بعد …!
یاسین جان منم توی خدمت سربازیم آدم دیدم توی دو تا رشته مختلف همزمان توی دانشگاه های پیام گور و آزاد رفته بود ولی بعد از دو سال متوجه میشه مخش نمی کشه . دانشگاه رو کلا بی خیال میشه با مدرک دیپلم میاد خدمت مصدق سرباژی . اینو آدم کجای دلش بذاره . حال این خانوم حتما مخش خوب کار میکنه در ضمن به رشته ها توجه کن بعضی رشته دروس عملی بیشتر دارن و خب راحتر هم ممکنه باشن و در ضمن به استعداد آدمها رو هم باید در نظر گرفت