بعد از پخش آخرین قسمت سریال «دلدادگان» واکنشهایی به پایانبندی این سریال در فضای مجازی از سوی مخاطبان شروع شد؛ واکنشهایی که پانته آبهرام، بازیگر نقش «افسانه» هم با آن همراه شد و در صفحه شخصیاش به پایانبندی این سریال اعتراض کرد و نوشت: پایان افسانه این نبود، اگر بدقولی صداو سیما نبود!! افسانه برای نجات پسرش، توسط هاتف کشته میشد.
ایرج محمدی تهیهکننده سریال «دلدادگان» درباره ادعای این بازیگر در فضای مجازی به «صبا» گفت: سپاس فراوان از تمام مخاطبان سریال «دلدادگان» که در طول پخش ما را همراهی کردند. هر سریال میتواند پایان بندیهای متفاوتی داشته باشد. در این سریال فیلمنامه های تمام قسمت های این مجموعه مورد تصویب مدیران رسانه ملی قرار گرفته بود و از سوی صدا و سیما هیچ گونه تغییری در پایان بندی صورت نگرفته است. آنچه باقی میماند واکنش یکی از بازیگران اصلی این سریال بود که با وجود وساطت های کارگردان فیلم، نویسنده و تمام عوامل، باعث حضور ایشان در سکانس پایانی نشد.
وی در خصوص علت عدم حضور این بازیگر ادامه داد: در تمام سریال ها به خاطر شرایط اقتصادی و مشکلاتی به وجود می آید. سازمان صدا و سیما با تمام توان حمایت های مالی را انجام داد ولی به علت وسیع بودن پروداکشن ، پرداخت ها کمی به مشکل برخورد. اما من به عنوان تهیه کننده تمام تلاشم را برای رفع این مشکل انجام دادم. تمام عوامل این سریال با این مشکلات ما را همراه کردند جز یک بازیگر که به شدت بازیگر توانمند و خوبی است ولی در سکانس نهایی حاضر نشد.
محمدی در پایان افزود: مهم این است که این سریال مورد توجه بی نظیر مخاطبان قرار گرفت و یکی از پربیننده ترین سریال های سال ۹۷ شد.
همچنین منوچهر هادی در واکنش به ادعای این بازیگر در اینستاگرام خود نوشت: «صدا و سیما هیچ دخالت و سانسوری در قسمتهای پایانی نداشته است؛حتی یک فریم. یکی از بازیگران اصلی ما در فینال کار با ما همراه نشد، که دلیل آن را تهیه کننده توضیح خواهند داد. تلاش من و نویسنده هم موثر واقع نشد. ایشان را قضاوت نمیکنم ولی ما مجبور شدیم فیلمنامه را تغییر دهیم و در نبود ایشان بهترین فینالی که میشد نویسنده کار بنویسد و ما بگیریم همین بود. بی نهایت از بازی بازیگرانم راضیام. ایکاش این بازیگر توانا و مستعد کار رو ترک نمیکرد و ما نیز فینال بهتری رو تقدیم میکردیم. اینکه افسانه باید با امیر روبرو میشد. در نسخه اصلی فیلمنامه موجود است و ابتداییترین اصل در داستان ما تقابل این دو کاراکتر بوده که در نبود بازیگر مذکور امکانش میسر نبوده است.
متن کامل پست منوچهر هادی
بینهایت از اینهمه استقبال و دقت در جزئیات کار از شما مخاطبین و هواداران سریال سپاسگزارم.
ولی چند سوال شما را باید پاسخ بدهم.
اول اینکه ارغوان راننده اتومبیل بوده و چرا در صندلی عقب افتاده. واقعا باید روی امیر می افتاد ولی ببخشید که امکانش نبود. مثل اینکه تمام خانمهای بازیگر با حجاب کامل در منزل هستند و دلیل آن کاملا واضح و مشخصه. دوم اینکه چرا مامورین نرسیدن به محل حادثه ولی افسانه رو لب مرز گرفتن. صحنه ای که مالک پشت به دوربین گریه میکنه گذر زمان رو قبلش داریم اون صحنه میتونه هفت هشت ساعته بعد باشه و افسانه با اولین پرواز به یک شهر مرزی در کمتر از دوساعت میرسه و قطعا مامورین هم رسیدن که دیگر دلیلی بر نشان دادن صحنه مامورین وجود ندارد.عده ای از شما عزیزان از پایان باز صحبت کردین. تعجب میکنم!!!. امیر پسر افسانه شد. ارغوان دختر مالک و مرضیه. هاتف در صحنه تصادف کشته شد. عنایت پدر هاتف دستگیر شد.
افسانه هم در مرز در حین فرار از کشور دستگیر شد. ارغوان هم در کماست که اگر به هوش می آمد عده ای معترض میشدند پایانش هندیه در هرحال این کجاش بازه من نمیدونم.
نکته بعدی اینکه صدا و سیما هیچ دخالت و سانسوری در قسمتهای پایانی نداشته. حتی یک فریم. یکی از بازیگران اصلی ما در فینال کار با ما همراه نشد. که دلیل آن را تهیه کننده توضیح خواهند داد. و تلاش من و نویسنده هم موثر واقع نشد. ایشان را قضاوت نمیکنم ولی ما مجبور شدیم فیلمنامه رو تغییر دهیم و در نبود ایشان بهترین فینالی که میشد نویسنده کار بنویسه و ما بگیریم همین بود. بی نهایت از بازی بازیگرانم راضی ام. ایکاش این بازیگر توانا و مستعد کار رو ترک نمیکرد و ما نیز فینال بهتری رو تقدیم میکردیم. اینکه افسانه باید با امیر روبرو میشد. در نسخه اصلی فیلمنامه موجوده و ابتدایی ترین اصل در داستان ما تقابل این دو کاراکتر بوده که در نبود بازیگر مذکور امکانش میسر نبوده .
درنهایت ممنونیم از همراهی شما عزیزان. به شخصه از مخاطبین عزیز و فرهیخته که احیانا فینال کار آنچنان که باید مورد پسندشان نبود. عذرخواهی میکنم ولی بدانید که من و تمام عوامل در نبود این بازیگر تمام تلاشمان راکردیم.
حتما این بازیگر محترم هم دلایلش برای ترک کار از نظر خودشون کافی بوده ولی کلیه عوامل فیلم با شرایط خیلی سخت تر از ایشان با عشق و علاقه و تعصب به کارشون ایستادند در کنار هم و کارشونو ترک نکردند و به اتمام رسوندند.
بابک کایدان عزیز و مهدی محمد نژادیان نازنین من ممنون شما هستم وامیدوارم خیلی زود با قلم توانای شما کار دیگری رو جلوی دوربین ببرم.
نظرات کاربران
۰