برنامهای ویژه عذرخواهی رامبد جوان از مردم، روی آنتن شبکه سه رفت !
برنامه “بعضیا” در شب میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) روی آنتن رفت؛ برنامهای که تمام زمان برنامه به رفع سوء تفاهمات پیش آمده بر سر خاطره رامبد جوان و دلگیری مردم بخشی از کشورمان از او، اختصاص یافت.
علی ضیاء شب گذشته پنجشنبه 18 دی 93 در ویژه برنامه «بعضیا» که به مناسبت میلاد نبی اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) روی آنتن میرفت، میزبان حمیدرضا برقعی شاعر و محمدرضا هدایتی و رامبد جوان بازیگر بود.
در بخش بعدی برنامه و پس از پخش آیتمهایی چون بازدید از لوکیشن فیلم سینمایی «محمد رسول الله»، با بازگشت به استودیو، رامبد جوان جای ضیاء روی صندلی اجرا نشسته بود و گفت: سلام. من علی ضیا هستم. ببینید که گریم چکار میکند و حالا من رامبد جوان شدهام! مهمان امشب برنامه «بعضیا» کسی نیست جز محمدرضا هدایتی عزیز.
محمدرضا هدایتی هم پس از سلام و احوالپرسی با مردم گفت: رامبد جوان جای علی ضیا را گرفت چون صندلی پیدا نکردیم که ضیاء روی آن بنشیند.
در ادامه جوان در سخنانی خطاب به مخاطبان برنامه گفت: خوشحالم اکنون اینجا هستم و یک گپ خصوصی با شما دارم. من خیلی دلم میخواست اکنون که با شما سیستانیهای عزیز حرف میزنم لهجهتان را بلد بودم و با لهجه قشنگ شما حرفهایم را رد و بدل میکردم اما متاسفانه من هیچ لهجهای بلد نیستم. تنها لهجهای که بلدم لهجه رفاقت است. انگار حالا من بین خانواده و رفقایم نشستهام.
او گفت: من هیچوقت در زندگیام نه کسی را مسخره کردهام و نه به مسخره شدنش خندیدهام. بلکه دغدغه من شاد کردن مردم است و طی این 23 سالی که کار میکنم و با بزرگان زیادی همکار بودهام و چیزهای زیادی از آنها یاد گرفتهام، سعی کردهام بین مردم باشم.
جوان گفت: برای سریال «سرزمین سبز» با زنده یاد خسرو شکیبایی به زاهدان رفتیم. گروه موسیقی فوق العادهای آنجا بود. چیزی که میخواهم بگویم این است که من حتی این اواخر سعی کردم برنامهای بسازم که در آن به مردم یادآوری میشود شاد باشند. «خندوانه» میگوید شاد بودن مهمترین چیز زندگی است و شاد کردن مهمترین چیزی است که باید یاد بگیریم.
او ادامه داد: در طول 115 قسمت «خندوانه» هیچوقت کسی را مسخره نکردهام. از اینکه کسی دیگری را مسخره کند متنفرم. ما ایرانیها مسخره شدنی نیستیم آنقدر که چیزهای بزرگ داریم. مسخره کردن برای افراد ضعیف است، ما آنقدر چیزهای بزرگی داریم که سخت میشود مسخرهمان کرد.
رامبد جوان گفت: من از الان تا 150 سال دیگر که زندهام سعی میکنم تا آخرین لحظه شما را بخندانم و شادتان کنم. هیچ چیزی زیباتر از این نیست که بین مردم زندگی کنم و خوشحال باشم. من به خاطر نابلدی خودم در اجرای لهجه از تمام شما عذرخواهی میکنم و تمسخر در ذهن من نبوده، نیست و نخواهد بود.
این بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون یادآور شد: من در زندگیام هیچوقت دسته بندی نداشتم. به اعتقاد من همه ما هستیم. هر کدام یک جا را گرفتهایم و کلی افتخار آفریدهایم. بنابراین اگر کسی در خانواده اشتباه میکند نباید تنبیهش کنیم بلکه باید به او درست را یاد بدهیم. اگر بچههای ما فکر کنند در صورت اشتباه، تنبیه میشوند جرئت قدم از قدم برداشتن ندارند. ما به روح شادی و زندگی معتقدیم.
او بیان کرد: ما اگر از اینکه خلاقیتمان را بروز دهیم بترسیم، زندگیمان نابود میشود اما خلاقیت به زندگی روح میدهد. این را بدانید که من همیشه نه جلویتان هستم نه پشتتان بلکه همواره کنارتان هستم.
در ادامه هدایتی در واکنش به سخنان جوان گفت: از بزرگ منشی که تو داری ممنونم. بسیاری از همشهریانمان گفتند چرا از رامبد دفاع کردی، اما به نظر من باید آستانه تحمل مردم بالا باشد. من خودم کمدین هستم و به نظر من تو فقط یک خاطره واقعی را تعریف کردی که باعث رنجش شده است. اما من فرزند سیستان هستم و به تو افتخار میکنم.
او گفت: من چون بازیگر طنز هستم میدانم که رامبد هیچ کار بدی نکرده است. رامبد تو بانی خیر شدی تا صدای هموطنان زابلی من به گوش مرکز برسد و در مجلس مطرح شود. من میدانم همشهریانم چه زجری میکشند. ما روزگاری انبار غله ایران بودیم اما در سال 1858 میلادی انگلیسیها تقسیماتی در ایران انجام دادند و زابل را دو بخش کردند. بخش محتاج به آب افتاد در ایران و بخش پر آب جزو افغانستان شد. البته طبق یک قرارداد افغانستان وظیفه دارد آب را وارد ایران کند تا کشاورزی از بین نرود. اما از اواخر دهه 70 شمسی به خاطر حضور طالبان این موضوع پیگیری نشد. زابلیها هم میخواهند به این موضوع اعتراض کنند.
این هنرمند گفت: من به عنوان محمدرضا هدایتی زابلی اینجا هستم تا حرف دل مردم را بزنم. چند میلیون افغانی در کشور ما زندگی میکنند اما 15 سال است هامون بی آب است و باعث شده کشاورزی از بین برود. خاک پای شما زابلیها طوطیای چشم من است که ایستادید و جلای وطن نکردید. اما خب حرفتان را زدید و برای بیان این حرف دیوار کوتاهتری از دیوار هنرمندان پیدا نکردید.
پس از این سخنان، ضیاء وارد استودیو شد و جوان که یکشنبه علاقه زیادی داشت جای مجری برنامه بنشیند به او گفت: دیدی بالاخره روی صندلیات نشستم!
در ادامه یک آیتم پخش شد و پس از آن ضیاء که روی صندلی سوم و بین هدایتی و جوان نشسته بود دوباره اجرای برنامه را به دست گرفت.
هدایتی نیز یادآور شد: ما هم بخشی از این کشور هستیم، شهید دادیم، فرمانده قاسم میرحسینی را زمان جنگ داشتیم که صدام برای سرش جایزه تعیین کرده بود، ما هم مالیات میدهیم. چند سال پیش به زابل رفته بودم که دیدم طوفان چند روستا را از بین برده است. ما زابلیها ایرانی هستیم یعقوب لیث صفار را داشتیم که با حکومت سفاک عباسیها جنگید و نخستین حکومت ایرانی را تشکیل داد. آن زمان زبان دیوانی ما عربی بود و او زبان فارسی را به کشور برگرداند.
پس از این ترانه زابلی با صدای هدایتی پخش شد و وی دربارهاش اینگونه توضیح داد: این را بگویم که این ترانه توسط خواننده اصلیاش در دهه 50 اجرا شده بود. من در کنسرتی که سال 83 اجرا کردم به واسطه خواندن این ترانه، خواننده اصلیاش احمد نخعی را پیدا کردم و او خود بعدها یک کنسرت گذاشت.
او ادامه داد: من واقعا زابلی هستم و حتی اسم پسرم را هامون گذاشتهام. 4 هزار سال پیش در زابل سیستم فاضلاب وجود داشته است. جمجمهای متعلق به هزاران سال پیش پیدا شده که اولین عمل جراحی مغز روی آن انجام شده است و جمجمه دیگری هم چشم مصنوعی داشته است. ایرانیها بیاید به سیستان افتخار کنیم. تمدن ما 7 هزار ساله است.
صداپیشه شخصیت پسرعمه زا در «کلاه قرمزی» یادآور شد: بچه که بودم تعطیلات تابستان را در خانه پدربزرگم میگذراندم و آرزو داشتم دریاچه هامون را از نزدیک ببینم. ما سه برادر و سه خواهریم و من بچه دوم هستم. زمانی که گواهینامه گرفتم و با پدرم به روستای دولت آباد رفتیم، با پیکان تا ته جاده رفتم که ببینم به دریاچههامون میرسم یا خیر. بالاخره رسیدم و در یک چادر با کودک و سپس مادر او روبرو شدم و درباره هامون از آنها پرسیدم، زمانی که میخواستم آنجا را ترک کنم، آن مادر جلویم را گرفت و گفت کجا میروی بمان و ناهار بخور.
هدایتی تأکید کرد: بنابراین اینکه میگویند زابلیها محروم هستند منظور این است که آب ندارند یا وضعیت اقتصادیشان خوب نیست. اما آنها هیچوقت دستشان به سوی کسی دراز نبوده و اینقدر بخشنده هستند.
در ادامه آیتمی شامل خندههای مهمانان حاضر در «بعضیا» پخش شد.
سپس جوان در پاسخ به ضیاء درباره کارهای تازهاش گفت: انشالله سال دیگر فیلم میسازم. خواندن هم بلد نیستم.
هدایتی نیز گفت: در جشنواره فجر امسال دو فیلم دارم که یکی به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی با نام «ایران برگر» است و دیگری کاری از شهرام شاه حسینی با عنوان «خانه دختر» که هر دو فیلمهای خوبی هستند.
او همچنین درباره «اتاق عمل» گفت: کاری برای مدیری برای پخش از شبکه 5 بازی کردم که دو ماه درگیر آن بودیم اما ساختش به خاطر موضوعی شبیه ماجرای شوخی رامبد متوقف شد و انشالله قرار است دوباره ادامه پیدا کند و پخش شود.
هدایتی همچنین اعلام کرد در فرصت پخش یک میان برنامه، عوامل «بعضیا» اعلام کردند هموطنان سیستانی با برنامه تماس گرفتهاند و و از رامبد تشکر کردهاند.
جوان در این باره گفت: غیر از این چیزی از قلب من به شما منتقل نشده و من همین را پس میگیرم. علی جان خوشحال شدم در برنامهات حضور پیدا کردم. بهانهای شد تا در کنار تو و در خدمت مردم عزیزم باشم. این برایم لذت بخش و همیشگی است. اگر بخواهی من دفعه بعد دوباره میآیم!
هدایتی نیز در پایان گفت: من کار دیگری جز بازیگری بلد نبودم و از چهارم دبستان دنبال این کار بودم. هنوز هم به چیزهایی که میخواستم نرسیدم و فقط پشتکار میتواند انسان را موفق کند. این را هم بگویم که من و رامبد برنامه «کوچه مروارید» را با یک تهیه کننده زابلی کار میکنیم.
جوان نیز در پایان گفت: محمدرضا یکی از بهترین بازیگران و خلاقترین کسانی است که در زمینه کار عروسکی دیدم و میشناسم. کار او حیرت انگیز است. اگر بخواهیم رشد کتیم باید هوای هم را داشته باشیم، به یکدیگر اعتماد به نفس بدهیم و با جسارت جلو برویم.
به گزارش روابط عمومی «بعضیا»، حضور رامبد جوان در برنامه یکشنبه 14 دی و اجرای یک استندآپ کمدی در لحظات پایانی «بعضیا» که خاطرهای از مردم سیستان با لهجه خودشان بود، واکنش برخی از هموطنان سیستانیمان را به دنبال داشت و جوان با حضور مجدد در برنامه شب گذشته تلاش کرد سوءتفاهمات ایجاد شده را رفع کند.
رامبد جوان قلبی صاف و مهربان ولطیف دارند این هنر مند عزیز کشورمان فقط میخواهند مردم شاد باشند . کار بدی انجام نداده اند چرا باید
عذر خواهی کنند ؟واز این هنر مند به خاطر داستانی که تعریف کردن تشکر میکنم واز بزرگ منشی ایشان .
همیشه عزیز هستند برای ایشان آرزوی سلامتی و طول عمر دارم.
یادم رف ذکرکنم سیستانیم وبه اصالتم افتخار میکنم.بازم ممنون از همه شما بزرگواران
باعرض سلام وخسته نباشید حضورمحترم عوامل برنامه بعضیا وتشکرفراوان از محمدرضاهدایتی عزیزوگل باحضورش تو برنامه وهمچنین رامبدجوان دوسداشتنی باقلب صافومهربونش وبرطرف کردن دلخوری ایجادشده بامردم مظلوم وسرشارازدردورنج دوران,وازمحمدرضای عزیز واقعا ممنونم بخاطرحضور وحرفای قشنگش ,وقتی بغض کردین بابغض شما گریستیم براوضاع منطقه خودمونیم که روزگارو….باما سرناسازگاری داره وامان وامان از ….ممنون ممنون ممنون بابت حضورتون ورفع کدورت
واقعا تمدن سیستان رو هیچ جای ایران نداره حتی خارج از ایرانم نداره
هه
خانم مینا خاطره ایشون از صدتا فحش به مردم با اصالت و نجیب سیستان بدتر بود.
ببخشید پس حتما شما یه خاطره دیگه شنیدین که ما نشنیدیم …وگرنه خاطره ایشون هیچ ربطی به مردم زابل نداشته و نخواهد داشت …
جاداره تشکرکنم ازاقای محمدرضاهدایتی که اطلاعات وافری رودرباره زابل به ماانتقال دادن!
همه می دونن که رامبد فقط یه ماجرا یا یه طنز و تعریف کرد و اصلا مسخره توش نبود و ما به داستانش خندیدیم نه لهجه زابلی ……اما بعضی ها فقط دنبال سوژه میگردن که به نظرم ایرانی نیستن 🙁
امریکا اسراییل اعراب..اصن همه دنیا دارن یه سری واقعیت راجع به ایران میگن..وبهش میخندن..
چرا در برابر اونا موضع میگیریم..؟
ینی اونام جزو بشریت نیستن,؟
یا…؟